آرتینا جانآرتینا جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
یکی شدن من وبابایییکی شدن من وبابایی، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره
وبلاگ آرتینا جانوبلاگ آرتینا جان، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

artinajan2013

آرتینا جونم در تبریز

 مامانی این پست مربوط به اوایل و اواسط مرداده.  مامانی امسال هم عید فطر خونه عزیز جون و بابا بزرگ بودیم البته دو روز مونده بود به عید فطر که رفتیم تبریز (تعطیلات تابستانی بابایی). سفره افطاری خونه عزیزجون و بابابزرگ که کار شله زرد و حلوا و ژله و تزئینات با من بود.همون روزیکه رسیدیم تبریز ترتیب سفره افطار رو دادم.(از راه رسیده بودم و روزه هم داشتم زیاد تزیین شله زردا  و فرنی ها خوب نشد.) پدر و مادر گلم ان شالله همیشه سفره تون پر برکت، تنتون سالم، دلتون شاد و لبتون خندون باشه. گلهای ژله ای ساخت دست مامان البته تجربه اولم بود قبلا یه بار خونمون ژله رولی درست کرده بودم عکسشو میزارم پایین.  اینم اولین تجربه...
30 مرداد 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به artinajan2013 می باشد